Read A new algorithm for developing multiobjective models with utility function in fuzzy environment for distribution centers location problem Page 6

فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق

  2-1- مقدمه

  در طول سال­های گذشته تصمیم­گیرندگان بنگاه­های اقتصادی، همواره در تکاپوی بقا، به واسطه کسب سود بیشتر بوده­اند. مسلما برای کسب سود بیشتر به فروش بیشتر یا سهم بازار بیشتر و مشتریان وفادار­تر نیاز است. به عبارت بهتر تصمیم­گیرندگان بنگاه­های اقتصادی بازیگران اصلی در یک رقابت دائمی برای کسب سهم بازار بیشتراند. بدین منظور، ایشان استراتژی­های مختلفی را، در برهه­های زمانی مختلف، برای افزایش توان رقابت سازمان خود، مورد استفاده قرار داده­اند، استراتژی­هایی نظیر استانداردسازی و بهبود فرآیندهای داخلی در دهه­های 60 و 70 و افزايش انعطاف­پذیریِ خطوط توليد و توسعه محصولات جديد براي ارضاي نيازهاي متنوع مشتريان در دهه 80. دهه 90 را می­توان آغازی بر پارادایمی جدید در حوزه استراتژی­های افزایش توان رقابتی سازمان­ها دانست. تصمیم­گیرندگان سازمان­ها دریافتند که تنها توجه به سازمان خود کافی نبوده و ارتباط تنگاتنگ با تامين‌كنندگان قطعات و مواد و توزيع‌كنندگان و سایر عوامل موثر در زنجیره تأمین9، بایستی به عنوان یکی از مهم‏ترین عوامل در کاهش هزینه، افزایش کیفیت خدمت­دهی به مشتریان و در نتیجه رضایت ایشان و افزایش سودآوری سازمان، بسیار بیشتر مورد توجه قرار گیرند. چنین نگرشی، سبب پیدایش مفهوم زنجیره تأمین و مدیریت زنجیره تأمین شد. استدلالِChuopra و Meindl، که هدف هر زنجیره تأمینی را حداکثر نمودن ارزش تولید شده دانسته­اند(Chuopra & Meindl, 2007)، بیانگر این مفهوم است که به کارگیری صحیح و علمی مدیریت زنجیره تأمین نه تنها یکی از مهم‏ترین عوامل بقا برای سازمان­ها به واسطه کسب سود بیشتر است بلکه بدین وسیله سطح سایر ارزش­های قابل کسب را نیز ارتقا خواهد داد.

  این بیان از مدیریت زنجیره تأمین نبایستی سبب ایجاد برخی تصورات و گاها بزرگنمایی­های نادرست شود. چرا که گاهی، برخی از مدیریت زنجیره تأمین به عنوان حلّال تمامی مشکلات سازمان یاد می­کنند. در پاسخ به این گونه تصورات باید گفت، مفهوم مدیریت زنجیره تأمین تنها ارائه دهنده یک نگرش جامع و سیستماتیک به کلیه تعاملات داخلی و خارجی یک بنگاه اقتصادی است. از این دریچه مدیریت زنجیره تأمین وسعت دید را برای مدیران و مشاوران ایشان به همراه داشته است. بنابراین، ارائه شدن این مفهوم به معنای حل شدن مسائل قبلی نخواهد بود، بلکه اولا چگونگی نگرش به مسائل قبلی را تا حدودی تغییر داده و ثانیا دامنه مسائلی که یک بنگاه اقتصادی با آن مواجه است را به جهت افزایش وسعت دید مدیران، توسعه داده است.

  آن چه که مسلم است، ارتباط نزدیکی بین طراحی و مدیریت جریان مواد، اطلاعات و پول و موفقیت زنجیره تأمین وجود دارد (Chuopra & Meindl, 2007). بنابراین وجود یک زنجیره تأمین کارا و مناسب، رشد و ارتقای سازمان­ها را در پی داشته و در نقطه مقابل آن طراحی ضعیف و نامناسب آن، مسلما بقای سازمان را مورد تهدید قرار خواهد داد. از این رو است که طراحی زنجیره تأمین به عنوان یکی از مهم‏ترین فعالیت­ها در مدیریت زنجیره تأمین، نظر پژوهشگران را بیش از 2 دهه است که به خود مشغول نموده است و همچنان نیز حائز اهمیت پژوهشی بالایی است. در این میان، طراحی شبکه توزیع10 از جمله مهم‏ترین فعالیت­ها در طراحی سطح راهبردی زنجیره تأمین بوده (Klose & Drexl, 2005) و (Melo et al., 2008) و این حوزه نیز نظر محققان بسیار زیادی را در طول سال­های متمادی، به عنوان یک حوزه جذاب تحقیقاتی به خود جلب نموده است. در ادامه این سلسله مراتب، از مهم‏ترین مسائل در طراحی شبکه توزیع، تعیین مکان­ و تعداد بهینۀ مراکز توزیع11 و نقاط توزیع12 و هم‏چنین چگونگی تخصیص مشتریان (نقاط تقاضا) به هر یک از آن‏ها است. این مسأله در زمرۀ مسائل مکانیابی گسسته تسهیلات13، یکی از زیرشاخه­های اصلی در حوزه مکانیابی تسهیلات قرار می­گیرد14. از یک منظر کلی مسائل مکانیابی تسهیلات به دو زیر شاخه اصلی تقسیم­پذیر خواهد بود (1) مکانیابی پیوسته تسهیلات15 و (2) مکانیابی گسسته تسهیلات. در مکانیابی پیوسته تسهیلات، هم مختصات مکان­های استقرار و هم مختصات نقاط ثابت، پیوسته­اند به این معنی که مکان­های استقرار و نقاط ثابت در یک فضای n بعدی پیوسته قرار می­گیرند. در حالی که مکانیابی گسسته بیانگر شرایطی است که در آن حداقل یکی از موارد فوق به صورت پیوسته نباشند. به جهت گسسته بودن این نوع مسائل می­توان آن‏ها را در قالب مسائل شبکه نیز فرمول­بندی نمود.

  شکل (2-1) سلسله مراتب بحث شده در پاراگراف قبل و جایگاه مکانیابی تسهیلات را در مباحث زنجیره تأمین نمایش می­دهد. لازم به ذکر است در حالت کلی، تمامی تصمیمات مربوط به مکانیابی تسهیلات زیرمجموعه طراحی شبکه توزیع نیست. به عنوان مثال، تعیین چیدمان انبار از جمله مسائل طراحی زنجیره تأمین بوده ولی جایگاهی در طراحی شبکه توزیع ندارد. این گونه مسائل همانگونه که بعدا بحث خواهد شد، در زمره مسائل مطرح در لایه تاکتیکال یا عملیاتی قرار خواهد گرفت.

  شکل (2-1): جایگاه مکانیابی تسهیلات در زنجیره تأمین

  دامنه تحقیقات این پایان­نامه آن دسته از مسائل طراحی شبکه توزیع است که مسأله مکانیابی مراکز توزیع را مد نظر قرار می­دهد. این مسائل را در ادبیات شبکه توزیع تحت عنوان DCLP16 می­شناسند17. لذا در ادامه ابتدا کلیاتی از مدیریت زنجیره تأمین، به منظور تعریف دقیق مفهوم طراحی زنجیره تأمین و هم‏چنین نمایش جایگاه راهبردی مکانیابی تسهیلات در این حوزه ارائه خواهد شد. سپس مدل‏های کلاسیک طراحی زنجیره تأمین و شبکه توزیع یا به عبارت بهتر کانال­های کلاسیک توزیع و مزایا و معایب هر یک مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به موازات این بخش، مکانیابی تسهیلات که خود دارای ادبیات نسبتا غنی از لحاظ پژوهشی است، در زیربخشی مستقل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. زیربخش بعدی آن تلفیقی از کلیه زیربخش­های فوق بوده به نحوی که سعی شده است مرور ادبیاتی جامع برای مکانیابی تسهیلات در زمینه مدیریت ?
?نجیره تأمین ایجاد و ارائه شود.

  در توصیف اهمیت تحقیقات دراین زمینه کافی است به مقالاتی که به منظور مرور ادبیات مربوط به جایگاه مکانیابی تسهیلات در زنجیره تأمین و اهمیت راهبردی آن می­پردازد اشاره کرد. به عنوان مثال در سال 2008، Melo و همکارانش مرور جامعی بر انواع مدل‏های مکانیابی تسهیلات در زمینه مدیریت زنجیره تأمین را در نشریه معتبر European Journal of Operational Research ارائه داده و نقش راهبردی مکانیابی تسهیلات را بررسی کرده­اند. در خلال بخش­های آتی مهم‏ترین این مقالات بررسی و تحلیل خواهند شد.

  2-2- مدیریت زنجیره تأمین

  بحث را با تعریف مدیریت زنجیره تأمین آغاز می­کنیم. اما پیش از تعریف این واژه لازم است خاطر نشان نماییم که در بین مقالات و گزارشات مختلف علمی، عناوین18 زیادی وجود دارد که به نوعی بیان کنندۀ مفهوم مدیریت زنجیره تأمین می­باشند. استراتژی یکپارچه خرید19 (Burt, 1984)، یکپارچه سازی تأمین‏کنندگان20 (Dyer et al., 1998)، شراکتِ تأمین‏کننده و خریدار21 (Lamming, 1993)، پیوستگی راهبردی تأمین‏کنندگان22 (Tan, Kannan, & Handfield, 1998)، هماهنگی زنجیره تأمین23 (Nassimbeni, 1998) و شبکه زنجیره تأمین24 (Lee & Billington, 1992) تعدادی از این عناوین­اند (Giannakis, et al., 2000). با این حال در مراجع مختلف امکان به کاربری هر یک از واژه­ها فوق در معنایی دیگر نیز وجود دارد. توصیه می­کنیم که محققان محترم همان­گونه که در این پایان­نامه واژه مدیریت زنجیره تأمین را به عنوان یک واژه استاندارد به کار برده­ایم، ایشان نیز برای کاهش احتمال استنباط اشتباه از واژه­ها، از این واژه استفاده نمایند. در ادامه به تعریف مدیریت زنجیره تأمین می­پردازیم. اما با توجه به تحقیقات صورت گرفته در مراجع مختلف تعاریف بسیاری را می­توان برای این واژه یافت. جدول (2-1) برخی از این تعاریف را ارائه می­نماید. هدف در این جدول ارائه بهترین تعریف یا ارائه یک مرور جامع بر روی تمام تعاریف نبوده و تنها برای نمایش تفاوت دیدگاه­ها در تعریف مدیریت زنجیره تأمین به کار برده شده است. در این جا، برای دستیابی بهتر به اهداف فوق، از ترجمه و توضیح تعاریف خودداری شده است.