Read A new algorithm for developing multiobjective models with utility function in fuzzy environment for distribution centers location problem Page 9
شکل (2-3): پیدایش مکانیابی تسهیلات
در طی 100 سال گذشته، محققان بسیاری به مطالعه و دستهبندی53 از دیدگاههای مختلف، مطالعه و دستهبندی در یک زیر شاخه مشخص از این حوزه، توسعه تئوریک، توسعه کاربردی و معرفی حوزههای تحقیقاتی در این زمینه پرداختهاند. در این بین مقالاتی که در حوزه مطاله و دستهبندی تحقیقات گذشته به وجود آمدهاند، مهمترین این تحقیقات میباشند که در ادامه به پاراهای از آنها اشاره خواهیم کرد.
اگر چه تئوری مکانیابی از ابتدا مورد توجه بسیار واقع نشد اما همانگونه که قبلا نیز اشاره شد پس از مقاله Hakimi، استقبال محققان از این حوزه افزایش پیدا کرد. اما با این وجود، مطالعات و دستهبندیهای محدودی در طی 20 سال پس از آن ارائه شد. Scott در سال 1970، تعدادی از مسائل منتخب در حوزه مکانیابی چندخدمتدهنده را ارائه نمود. در همان سال، ReVelle و همکاران، جنبه عمومی54 و خصوصی55 مدلهای مکانیابی را مورد بررسی و مطالعه قرار دادند56. Francis و White در سال 1974، مسائلی را که به مکانیابی و چیدمان تسهیلات مربوط میشدند را مرور نمودهاند. اما در سال 1979، Handler و Mirchandani، طی یک مطالعه جامع بر مسائل مکانیابی شبکه ارائه کردند. Krarup و Pruzan در سال 1979، مسائل مکانیابی کارخانه را به دو دسته بدون محدودیت ظرفیت57 و با محدودیت ظرفیت58 دستهبندی کردند. Francis و همکاران در سال 1983، یک بررسی مناسب بر روی برخی از تحقیقات منتخب این حوزه انجام دادند و مسائل را به چهار دسته: (1) Continuous planar، (2) Discrete planar، (3) Mixed Planar و (4) Discrete network problem، تقسیم نمود. تمرکز ایشان بر روی مدلهای بهینهسازیای بود که برای آنها الگوریتم قابل اطمینانی توسعه پیدا کرده بود. Tansel و همکارانش نیز در سال 1983، در طی یک مطالعه جامع، سه دسته از مسائل را مورد مطالعه قرار داده و الگوریتمها و نتایج جوابها را برای هر مسأله توصیف کردهاند. این سه دسته عبارتند از: (1) p-center، (2) p-median و (3) Location problems on tree networks. Krarup و Pruzan در سال 1983، نسخه مسطح و شبکه مسائل p-center و p-median را مطالعه کردهاند. Aikens در سال 1985 یک مطالعه و دستهبندی بر روی مدلهای مکانیابی انبار انجام داد. همچنین در سال 1989، Brandeau و Chiu، مقالهای تحسین برانگیز برای دستهبندی و نمایش جهتگیری تحقیقاتی در حوزه مکانیابی ارائه نمودهاند. Domschke و Drexl در سال 1985، مجموعهای از مسائل مرتبط با مکانیابی را ارائه نمودند. در سال 1998، Hamcher و Nickel، طرحی را برای دستهبندی کلیه مدلهای مکانیابی ارائه نمودهاند. در همین سال Owen و Daskin، به مرور حوزهای به نام مکانیابی راهبردی تسهیلات پرداختهاند. از دیگر فعالیتهای پژوهشی به منظور مرور ادبیات در این حوزه میتوان به مقاله Avella به همراه همکارانش در سال 1998 اشاره نمود. این مقاله که توسط تیمی متشکل از 20 محقق در حوزه مکانیابی تسهیلات از 10 کشور دنیا به عنوان چکیدهای از نشست 12ام موسسه خود تحت عنوان European Summer Institute، ارائه نمودهاند، نقطه نظرات خود را در ارتباط با وضعیت فعلی و جهتگیریهای آتی برای مکانیابی تسهیلات بیان کردهاند. همچنین Hale و Moberg در سال 2003، به بررسی ویژگیهای فعالیتهای پژوهشی در این حوزه پرداختهاند. ایشان مسائل مربوط به مکانیابی تسهیلات را به 3 دسته کلی تقسیمبندی نمودهاند. این سه دسته عبارتند از p-median ، p-center و covering. ایشان همچنین در مقاله خود ذکر کردهاند که مدلهای مختلف مکانیابی تسهیلات را میتوان با توجه به توابع هدف به کار رفته، نوع فاصلۀ در نظر گرفته شده، تعداد و اندازه تسهیلاتی که بایستی مستقر شوند و چندین شاخص تصمیمگیری دیگر، از یکدیگر جدا نموده و دسته بندی نمود (Hale & Moberg, 2003). از دیگر فعالیتهای پژوهشی این حوزه میتوان به ReVelle و Eiselt، 2005، Klose و Drexl، 2005، Sahin و Sural، 2007 و ReVelle و همکاران، 2008، اشاره نمود. مطالب ارئه شده در این بخش در قالب جدول (2-4) خلاصه شده است.